آداب و رسوم

 

آداب و  رسوم

 

ازدواج

ازدواج سنت موکد نبی مکرم اسلام(ص) که فرموده اند:

النِّکاح سنّتی فَمَن رَغَب عَن سُنَتی فَلَیسَ مِنّی

مردم مسلمان و متدین تربت جام در انجام این امر خیر پیرو سنت نبوی هستند و با اختیار ازدواج پیوند مودت و رحمت زن و مرد راشکل می دهند. در گذشته مردم هر طایفه فقط به همان طایفه و یا از همان طایفه زن داده یا می گرفتند که امروزه این چنین نیست اما در بعضی از اقوام مهاجر مثل ترکمانان تربت جام هنوز این رسم به قوت خود باقیست. امروزه ازدواج با رضایت پدر پس از مشورت با دختر (اهل خانواده) صورت می گیرد. و هنگام ازدواج از کلیه بزرگان خانواده و گاهی ایل و طایفه دعوت می شود. تا در این تصمیم گیری مهم شریک باشند و از نظرهای ارشادی یکدیگر بهره می برند. میزان مهریه و سایر شرایط عروسی را هم با مشورت بزرگان می گیرند.

در مراسم خواستگاری خانواده داماد به اتفاق عده ای از بزرگان فامیل و یا طایفه برای اخذ تصمیمات و به اصطلاح جواب گرفتن از عروس البته با هماهنگی قبلی می روند گاهی در هنگام تنظیم شرایط ازدواج این جمع مشاورین دو طرف به چند ده تن می رسد.

عقدی: در مراسم عقدی هر خانواده به نسبت تمکن مالی خود مجلس را سبک یا سنگین تر برگزار  می نماید. مهریه هم بسته به شرایط و شان طرفین تعیین می گردد و گاهی مبلغی به عنوان پیش کش هم به خانواده عروس تقدیم می گردد، تا صرف خرید جهیزیه شود. در سال های قبل در مراسم عقدی با نخود و کشمش از مهمانان پذیرایی می شد ولی امروزه با شیرینی و میوه و چایی از مهمانان پذیرایی می شود. پس از برگزاری مراسم عقدی خانواده های عروس و داماد از همدیگر برای صرف شام دعوت به عمل می آورند که معمولاً بزرگان و مشاوران طایفه و فامیل نیز در این دعوتی حضور دارند.

عیدی:

با فرا رسیدن اعیاد ملی و مذهبی داماد برای خانواده عروس عیدی می برد . این عیدی بسته به نوع عید متفاوت است مثلاً در عید نوروز لباس و طلا و در عید قربان یک گوسفند و مقداری لباس و در عید فطر لباس و یا لوازم خانگی به عنوان عیدی به خانه عروس برده می شود.

عروسی

گندم پاک کنی :

مراسم گندم پاک کنی که در سال های قبل برای پاک کردن گندم ،آرد کردن و پخت نان مجلس عروسی انجام می شد هنوز هم در بسیاری از مناطق شهرستان انجام می شود. در این مراسم خانواده داماد مقداری گندم دسته می کنند و با سپنج و شیرینی از حاضرین در مراسم پذیرایی می شود. صاحب مجلس با خانواده داماد معمولاً پولی در حد توان به عنوان سپنجی به کسی که آتش افروخته را در دست دارد میدهند و عده ای ( معمولا زنان )با دایره مجلس را گرم می کنند. گاهی حتی با ساز و دهل برتعداد شرکت کنندگان افزوده می شود. و مراسم با رقص های محلی ( بازی های آیینی ) شور و هیجان بیشتری به خود می گیرد. در این نوع مراسم مدعوین که از راه دور آمده اند به ناهار دعوت می شوند.

در پایان مجلس آهنگ پاش پاش توسط ساز و دهل نواخته می شود و حاضرین در می یابند زمان پایان مراسم فرا رسیده است.

هیزمی

امروزه آشپزخانه ها و لوله کشی گاز به مدد برگزاری مهمانی ها آمده و کارها را ساده نموده اند .در سالیان قبل می بایست برای پختن نان و یا غذای عروسی هیزم یا کنده می آوردند ؛ و این خود طی مراسمی انجام می شد که جوانان خانواده داماد جمع می شدند و به جمع آوری هیزم و یا آوردن کنده از کوه با الاغ و یا تریلی و تراکتور مبادرت می ورزیدند. هنگام ورود هیزمی ها یا کندگی ها به محل عروسی، با دایره و دهل به استقبالشان می رفتند و از طرف خانواده عروس به جوانانی که در جمع آوری هیزم یا کنده شرکت داشتند یک دستمال محلی بنام دستمال کلاغی که داخل آن مقداری شیرینی و نخود و کشمش بود می دادند و به بزرگترها هم یک پارچه محلی به نام قدیفه از طرف خانواده عروس و داماد اهدا می شد.

حنابندان

شب قبل از عروسی مراسم حنابندان است. در این مراسم که مجلس بیشتر زنانه تشکیل می گردد به جشن و شادی و سرور می پردازند و بسته های حنایی که ازقبل آماده کرده بودند در ظرف های متعدد چرخانده و هر کس که می خواهد حنایی بر می دارد و بر دستان یا انگشتان خویش می مالد.

یکی دو شب قبل از عروسی از جوانان دو طرف دعوت می شود که در خانه داماد جمع شوند و در مراسم شادی که پیش درآمد مراسم عروسی است شرکت کنند در این موقع از هنرمندان هم دعوت می شود(به آن مراسم اطاقی می گویند). نوای ساز و دهل یا آهنگ دوتار و خواندن به اصطلاح چهاربیتی(دوبیتی) مهمانان را سرگرم کنند معمولاً با شروع نوای ساز و دهل جوانان از دور و نزدیک برای انجام بازی های آیینی در محل عروسی حضور می یابند. معروفترین رقصی که درین مراسم اجرا می شود رقص حتن است البته رقص های دیگری مثل سه چکه، چوب بازی و… نیز بسته به توان هنری آنان اجرا می گردد.

 

این مراسم شادی و رقص تا پاسی از شب طول می کشد و حاضرین و هنرمندان با چای و شیرینی پذیرایی می شوند.

مراسم شادی قبل از عروسی در گذشته روزها به طول می انجامید اما امروزه معمولاً در یک شب خلاصه شده است.

 

عروسی

معمولاً یک روز قبل از عروسی مراسم اهدای خنچه ها به داماد می باشد. که وسایل سبک مربوط به جهیزیه را داخل مجمعی بزرگ به طرز زیبایی چیده و سپس روی آن را با پارچه لطیفی به نام قدیفه پوشانده و بر سر مدعوین که بیشتر زنان خانواده داماد هستند رقص کنان و هلهله کنان و گاهی با ساز و دهل به خانه عروس می برند و در این مراسم هم کسانی که در محل خنچه ها شرکت دارند از طرف خانواده عروس هدیه می گیرند.

در روز عروسی چند ساعت قبل از مراسم دست به دست عروس و داماد توسط خانواده های خود با هلهله و شادی و رقص کنان و پای کوبان به حمام برده می شود. در گذشته که حمام ها عمومی بود پس از استحمام داماد را با ساز و دهل به خانه می بردند و تا اجرای دست به دست و تا قبل از صرف شام ساز و دهل با حرارت هرچه تمام تر نواخته می شد. بعد از بیرون آمدن از حمام لباس های مخصوص عروس و داماد رادر منازل خود توسط یکی از بانوان مسن برای عروس و یکی از بزرگان و ریش سفیدان برای داماد می پوشاندند. و اطرافیان با دف و دایره و دست زدن همراهی می کردند و گاهی افراد رباعی خوان خوش صدا رباعی هایی هم می خواندند.

رباعی هایی که خوانده می شود:

یا رب به رسالت رسول عربی                                                                                       دوحصه کنی گناه ما در عرصات

با شاه رسل سید عالی نسبی                                                                  نیمی به علی بخشی و نیمی به نبی

***

یا رب به نبی هاشمی بخش مرا                                 با فخر تمام عالمی بخش مرا

با آنکه جهان طفیل اوشد موجود                                 با سرور کل آدمی بخش مرا

***

صلوات نامه بر جما ل محمد است                                قرآن تمام وصف کمال محمداست

برطاق عرش نام محمد نوشته است                           صلوات بر محمد وآل محمد است

***

برگشا کام زبان بلبل شیرین حرکات                             فرق سر تا به کف پای محمد صلوات

قبل از حرکت و خروج عروس از خانه پدری قرص نانی توسط پدر عروس به کمر عروس بسته می شود تا برکت خانه اش شود. در این هنگام داماد انار و یا سیبی و یا به و یا کله قند که در داخل جیب دارد، درآورده و در حالی که با گام های بلند و سریع به طرف عروس در حرکت است از روی سر عروس و همراهان به پشت پرتاب می کند و وقتی به کنار عروس می رسد پای راستش را آرام لگد می کند. عده ای معتقدند که این عمل بعدها در زندگی زناشویی باعث برتری داماد بر عروس می شود و عروس نخواهد توانست در مقابل داماد بایستد و از اطاعت او سر باز زند. وآنگاه هنرمندان با چوب بازی همراه با ساز و دهل عروس و داماد را همراهی می کنند.

پس از مراسم دست به دست نوبت به جمع آوری پول از مهمانان است. که هر یک از مهمانان بسته به توان مالی که دارد مبلغی را به عنوان هدیه به عروس و داماد به مسئول جمع آوری پول می دهد و نامش در دفتر مخصوص جمع آوری پول ثبت می شود.

مراسم عروسی با جمع آوری پول رو به اتمام است ؛ و روز بعد مراسم پاتختی در منزل عروس برگزار می شود و هریک از زنان فامیل یا مهمان با هدیه ای به پاتخت عروسی می روند.

سوگواری ها

بخشی از سوگواری ها، سوگ بر مصائب از دست رفتن عزیزان و همنوعان است که بر اساس دستورات دینی که همان آداب الاموات و براساس نکات فقهی فریقین مطابق با مذهب میّت انجام می گیرد. اما نکته مهم در این زمینه نگاه وحدت گونه ای است که اهل تشیع و تسنن در عزاداری های یکدیگر دارند. اولاً با نتیجه به وصلت های ازدواج که بین مردان و زنان دو مذهب انجام می گیرد قومیتی در تعزیه ها شریک هستند ثانیاً شرکت همه مسلمانان در مراسم تشییع جنازه، نمازمیت و خاکسپاری و مراسم ترحیم یکدیگر کاملا مشهود است. که در طول سالیان متمادی چنین بوده است و پدران و مادران این سرزمین به عنوان یک امر فرهنگی به فرزندان منتقل می نمایند.

مراسم تعزیه با خاک سپاری میت و خواندن فاتحه و دعا برای آمرزش متوفی با رفتن جمعیت بر در منزل متوفی و خواندن فاتحه مجدد برای مدت سه روز ادامه می یابد. معمولاً خویشان و بستگان متوفی به منزل وی رفته و از مهمانان که برای تسلیت به منزل وی می آیند پذیرایی می شود در قدیم هر یک از بستگان که به تعزیه می آمدند قند و یا گوسفند یا برنج و یا سفره ای متشکل از گوشت و نان و پیاز و سیب زمینی به منزل متوفی می آوردند تا بوسیله آن ها از مهمانان پذیرایی شود ولی امروزه این کار کمتر به چشم می خورد. خلاصه اینکه تعزیه برای روز دوم در مسجد یا تکیه محل شروع و روز سوم معمولاً برای میت خرج می دهند و از مهمانان پذیرایی می کنند و پس از غذا خوردن مردم بر سر مزار متوفی گرد آمده و با خواندن فاتحه برای وی طلب آمرزش می کنند. در گذشته مرسوم بوده است یکی از بزرگان مجلس یا روحانی چند دکمه از پیراهن بزرگتر فامیل یا بستگان میت را که باز بوده می بسته و بدین ترتیب پایان مراسم عزاداری را اعلام می داشته و مجوز عروسی و یا جشن های دیگر را برای بستگان و یا مردم محل روستا صادر می نموده است.

سوگواری بر مظلوم کربلا در ماه های محرم و صفر سنت دیرینه ی جامیان:

بارزترین مراسم عزاداری عمومی در ماه محرم و به مناسبت شهادت امام حسین(ع) برگزار می شود، در آخرین روزهای از ماه ذیحجه و در آستانه ماه محرم مراسم عَلَم بندان عزای حسینی است.

مساجد، هیئات و تکایا با همت دلسوختگان عاشورا رنگ عزا به خود می گیرد و هر شبی از محرم می گذرد عزاداری های سوز و شور بیشتری می گیرد. در عصر روز تاسوعا در شهر تربت جام ، همه هیئات در قالب دستجات سینه زنی از جای جای شهر در گلزار شهدای بهشت نبی حضور پیدا می کنند و در کنار قبور شهدا به نوحه سرایی و اقامه عزا می پردازند.

و در روز عاشورا اجتماع بزرگ عاشوراییان و اقامه نماز ظهر عاشورا در محل مهدیه و خیابان المهدی انجام می گیرد.

قبل از شکل گیری اجتماع عاشوراییان هیئات ها بر اساس سنت دیرینه ای که نشان از وحدت فریقین و ابراز ارادت به شیخ جام است در قالب هیئت سینه زنی به مزار شیخ الاسلام احمد جامی حضور پیدا می کنند.

از نمونه های دیگر اقامه عزا در ماه های محرم و صفر وجود روضه های خانگی مردانه و به ویژه زنانه در منازل دوستداران اهل بیت عصمت و طهارت علیهم الاسلام در طول این ۲ ماه است.

در ادامه عزاداری های ماه های محرم و صفر روز اربعین حسینی است که مراسم اربعین حسینی با حضور هیئات عزاداری در کنار مزار شهدای گمنام برگزار می گردد. و در دهه  آخر صفر مراسم عزاداری نیز در مساجد ، تکایا و هیئات برگزار می گردد.

از سنت هایی که هر ساله شور دیگری در روزهای آخر صفر ایجاد می کند و در نظام مقدس جمهوری اسلامی احیاء گردیده است پیاده روی به سمت حرم امام رئوف حضرت ابالحسن علی بن موسی  الرضا علیه آلاف التحیه و الثناء است که دلدادگان به محضر امام هشتم از شهر و روستاها کاروان ، کاروان مرد و زن با پای پیاده خود را به مشهد الرضا(ع) می رسانند.

در این بین کاروان های برادران اهل سنت در کنار برادران اهل تشیع خود ارادت شان را به امام رضا علیه السلام اظهار می دارند.

آری، جام در طول قرون متمادی چنین بوده است. در ابراز ارادت به ساحت امام هشتم علیهم السلام آنگاه که عارف این خطه شیخ احمد جامی می گوید:

ای موالی وصف سلطان خراسانی شنو

ذره ای از خاک قبرش دردمندان را دواست

و یا خاتم الشعراء شعر فارسی جناب عبدالرحمن جامی می سراید:

سلامٌ علی آل طاها و یاسین

سلامٌ علی آل خیر النبیین

سلامٌ علی رَوضَهٍ حَلَّ فیها

اِمامُ یباهی به الملک والدین

ماه برات

ماه برات یا همان شعبان ماه منسوب به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله است چنان که آن گرامی فرموده اند:

شَعبانُ شَهری (شعبان ماه من است).

ماه استغفار برای خود و طلب آمرزش برای اموات و درگذشتگان لذا در همین ماه که در اصطلاح عام معروف به ماه برات است مردم بیش از ماه های دیگر، به یاد امواتشان هستند. مجالس ختم قرآن و اطعام (به قولی قرآن خوانی) در بین مومنین رواج دارد و شب قبل از نیمه شعبان (پانزدهم)یا همان شب چراغ برات یعنی در شب چهاردهم مردم بر سر قبور و به زیارت مردگانشان می روند و با قرائت قرآن فاتحه و پخش حلوا، خرما و… بین مردم به یاد اموات طلب آمرزش و زمینه شادی روحشان را فراهم می آورند.

چراغ برات یا نیمه شعبان که سالروز ولادت با سعادت منجی بشریت که مژده به ظهور او داده شده است. [عقیده به ظهور مهدی موعود از مولفه های مشترک اعتقادی بین فریقین است که رسول گرامی اسلام(ص) فرموده اند:

لَو لم یکن یَومٌ اِلّا یومٌ واحدٌ لطوال الله ذلک الیوم حتی یاتی رَجُلٌ مِن اَهلِ بَیتی یُواطی اَسمُهُ اسمی یملا الاَرضَ قِسطاً وَعَدهً کا مُلیت ظُلماً وَ جَوراً]

در قدیم مرسوم بود که در خانواده ها با چوب و پنبه آغشته به اندکی روغن شمع درست می کردند و به تعداد هر عضو خانواده یکی فراهم می کردند و با مقداری گل بر دیوار  آن ها را ثابت نگه می داشته  و بعد صلوات می فرستادند و روشن می کردند و درخواست سلامتی اعضای خانواده را از درگاه خداوند می نمودند.مردم این ماه را ماه آمرزش رفتگان و تعیین رزق و روزی می دانند. مردم معتقدند برات آزادی هرکس در این ماه به دستش داده می شود. برای همین در شب چهاردهم ماه به زیارت قبور رفته و در نیمه ماه برات با برپایی قرآن خوانی ،خیرات و نذوراتی به نیازمندان می دهند این مراسم کماکان در روستاها به قوت خود باقی است.

 

ماه رمضان

از جمله آداب ماه رمضان شوخوانی است که نزدیک سحر توسط شخصی که صدای خوبی دارد و با لحجه محلی اشعاری در موضوع تضرّع و راز و نیاز الهی و در منقبت حضرت رسول (ص) پشت بلند گوی مسجد خوانده می شود گاه  عده ای با نواختن طبل کوچه به کوچه از آمدن سحر و بیدار باشی برای خوردن سحری خبر می دهند.

جشن ها

عید رمضان(عید فطر)

همزمان با اعلام عید رمضان مردم دسته دسته برای ادای فریضه ی نماز عید به مصلی الغدیر و مزار حضرت شیخ عازم می شوند . در آن جا پس از ادای نماز همدیگر را در آغوش می گیرند و پس از آن به دید و بازدید به منازل اقوام و خویشان می روند و در منازل آنان با چای و شیرینی و میوه و آجیل پذیرایی می شوند، این دید و بازدیدها معمولاً تا سه روز به طول می انجامد.

 

عید قربان

عید قربان (اضحی) عید عبودیت و بندگی و دل کندن از تعلقات دنیوی است.نماز عید قربان نیز با شکوه تمام در دو مکان مزار و مصلی برگزار می شود با این تفاوت که پر از ادای نماز و روبوسی و احوالپرسی نماز گزاران، هرکس که توان و بضاعت مالی دارد مبادرت به قربانی کردن  گوسفند که از قبل برای این کار تهیه نموده می نمایند و بخشی از گوشتش را بین همسایگان و یا وابستگان فقیر تقسیم می نماید.

عید نوروز

اولین روز از سال نو از اهمیت خاصی برای مردم منطقه ، بخصوص کشاورز و دامدار برخوردار است . زیرا دامداران باید رمه های خویش را با نوروز تشکیل داده و چوپانانی را برای مدت یکسال به کار بگیرند. کار کشت و کار هم از نوروز شروع می شود. علاوه بر آن باغداران نیز به بیل زنی باغات خود در روزهای ابتدایی نوروز می پردازند.

در این روز مردم با پوشیدن لباس نو و تمیز خود به خانه های بزرگترهای فامیل می روند و با انواع تنقلات و شیرینی و آجیل پذیرایی می شود. سال نو را به هم تبریک می گویند و برای هم در سال نو آرزوی سلامتی و شادکامی می نمایند گفتنی است خانم های خانه دار خانه تکانی را روزهای قبل از عید انجام می دهند.

سیزده بدر(سیزده فروردین روز طبیعت)

مردم جام هر ساله روز سیزده بدر را در آغوش طبیعت می گذرانند. از جمله مناطق ییلاقی که معمولاً مردم برای تفریح و صرف نهار روز سیزده به آن جا می روند کوهستان بزد- رونج- ابدال آباد- میان سرا- پیر یاهو- مزار شیخ ابوذر و… را می توان نام برد. مردم در این روزها به صورت خانوادگی از دامن سرسبز طبیعت بهره می برند و صله ارحام را تقویت می بخشند و پس از صرف نهار و اندختن سبزه های خود در آب روان به خانه مراجعت می نمایند.

پوشاک مردم جام

پوشاک بارزترین نشانه فرهنگی در جوامع گوناگون انسانی است ، که در هر منطقه ای زمینه ی بسیار مناسبی جهت تاثیر و تاثر به حساب می آید. عوامل متعددی همچون شرایط و عوامل طبیعی،نوع معیشت و فعالیت های شغلی ، منزلت اجتماعی و مذهب در شکل گیری و ترکیب پوشاک محلی هر قوم تاثیر بسزایی دارد. لذا می توان گفت پوشاک هر قوم حوزه زندگی، زبان و سایر مشخصات فرهنگی آن قوم را در ذهن بیننده تداعی می کند . همچنین پوشاک هر منطقه ای بی تاثیر از کشورهای همجوار نیست به عنوان مثال پوشاک مردم ناحیه جنوب ایران متاثر از کشورهای همجوار منطقه ای است پوشاک مردم سیستان و بلوچستان متاثر از پوشش مردم پاکستان بوده و پوشاک مردم جام نیز بی تاثیر از پوشاک مردم افغانستان نیست.

لباس های محلی

لباس محلی در تربت جام ریشه کهنی دارد علاوه بر آن هریک از اقسام آن فلسفه و تعریف خاص خود را داراست. اگرچه امروزه بیشتر در روستاها می توان این لباس را یافت و در شهرستان تنها افراد کهنسال و قدیمی با این لباس ظاهر می شوند؛ و با شاخصه ی اصلی این لباس و یا همان مندیل سفیدی که بر سر می گذارند حتی با کت و شلوار به عنوان تربت جامی شناخته می شوند.

اگرچه کت و شلوار امروزه لباس فراگیر و رسمی شده است ولی در روزهای عید قربان و عید رمضان جلوه زیبایی از لباس محلی را می توان در  میان نمازگزاران مشاهده کرد. گویا لباس محلی پیوند ناگسستنی فرهنگ منطقه را با دین و دیانت به نمایش می گذارد.

زنان این ناحیه چارقدی نازک زیر دستمال سر سیاهی که به طور مورب تا شده و حاشیه های سبز و قرمز دارد به سر می کنند. این شال بالای کلاه پارچه ای کوچکی (سریره) که رشته هایی از پولک و سکه های نقره به دور آن بسته شده است پیچانده می شود. پیراهن های زنان تا حدودی شبیه پیراهن های مردانه است که در کمر تنگ بوده و روی شلوار یا دامن پوشیده می شود. بالاتنه ها با حاشیه دوزی یا پولک تزیین می شوند و آستین ها دکمه دار و تا مچ دست می باشد. شلوارشان شبیه مردان است و پاچه هایش با الیاف طلایی و پولک تزیین و گلدوزی می شود. دامن ها بسیار پرچین است و تا قوزک پا می رسد.

اشعار

دوبیتی ،چهار بیتی و لالایی ها و …

اساس موسیقی آوازی تربت جام را رباعی خوانی و دوبیتی خوانی که در اینجا به چهار بیتی مشهور است تشکیل می دهد. در تربت جام معمولاً دوبیتی ها را با صدای بلند و با آهنگ دوتار در مجالس جشن عروسی، ختنه سوری، استقبال و بدرقه کسی می خوانند. رشد کمی و کیفی مقام های آوازی خراسان وامدار شعر غنی عامه خراسان است. هزارگی نام آوازی است که در منطقه تربت جام و توابع آن خوانده می شود. در اجرای این مقام تنها از دوتار استفاده می شود. در تربت جام سه مقام آوازی جمشیدی، سرحدی و هزارگی دارای یک منشا مشترک هستند

رمضان

در شب های ماه مبارک رمضان افراد خوش صدا برای بیدار کردن مردم به جهت خوردن سحری شروع به خواندن اشعار و مناجاتی می نمایند این اشعار و مناجات اغلب از اشعار قدما است.

بارانی

شهرستان تربت جام از جمله مناطق کم باران کشور است. برای همین ممکن است سال های متمادی با باران کم ، در دام خشکسالی بیفتند .لذا  برف و خصوصاً باران از نیازهای ضروری زندگی در این منطقه از زمان های دور و دراز بوده است.

«سال های کم باران ،گاه بزرگان و جوانان گرد هم آمده ،در کوچه ها  می گشتند و از خداوند طلب نزول باران می کردند که این مراسم در جام و پیرامون، با تفاوت هایی اجرا می گردید. در یکی از این گونه مراسم، مردم به طور دسته جمعی، بارانی را با حُزنی خاص می خواندند:

میش کُرّ بربری، هرسال میاره جُمُلی                          امسال مُرد از لاغری،الله بده تو باران…

یا رب به حق احمد                                                 با شاه دین محمد                      باران تو بی حد

گل های سرخ لاله     در زیر خاک می ناله               ز غم برف وجاله                   الله بده تو باران     از حرمت مزاران…(صابری۱۳۹۷-۳۶*۳)

افرادی که معمولاً خردسال بودند با خواندن این اشعار به درب خانه ها مراجعه می نمایند و یکی دو نفر از آنان مسئول جمع آوری هدایایی است که از هر خانه ای تحویل می گیرند و این هدایا معمولاً آرد و روغن است. در پایان بارانی خوانان با آرد و روغن جمع آوری شده نان می پزند و در حالی که مهره ای در بین یکی از نان ها مخفی کرده اند، مهره ی مذکور که در نان هر کی پیدا شد باید به آب اندخته شود. بزرگان شفاعت او را می نمایند تا سه روز آینده اگه باران نیاید او را به آب بیندازند.

***

مردم تربت جام غالباً در مناسبت های مختلف اشعار و ترانه هایی را به صورت دسته جمعی می خوانند که از آن جمله می توان به خواندن اشعاری در مراسم زیر اشاره کرد.

حنابندان(در عروسی)

در مراسم حنابندان که یک شب قبل از عروسی در خانه عروس انجام می شود. پس از آن که مقداری حنا توسط داماد در کف دست عروس گذاشته می شود؛

حنا حنا می بندم     به دست و پا می بندم      اگر حنا نباشه                  طوق طلا می بندم

حنا حنا می بندم     به دست و پا می بندم      حنای دست عروس          بالا بالا می بندم

اگر حنا نباشه          قپّه ی طلا می بندم       حنا حنا می بندم            به دست و پا می بندم

حناحنای زوجه       با دست و پای غنچه        اگر حنا نباشه                قپّه ی طلا می بندم

دوبیتی ها

مردم جام اشعاری را در مواقع مختلف و به مناسبت های گوناگون که بیانگر حال و روحیه آنان است می خوانند که معمولاً به آن چهار بیتی می گویند. چهار بیتی ها  اغلب در مقام های سرحدی ، جمشیدی، کوچه باغی و… خوانده می شود. این چهار بیتی ها روایتگر غم و شادی و وصال و هجران و ستم و… هستند و زوایای پنهان زندگی نسل های متمادی این دیار را به تصویر می کشند.

اول نام خدا را یاد کردم                                دوم اروای پیران شاد کردم

به سوم من غلامت یا محمد                       به چهارم خدمت استاد کردم

***

الا ای پادشاه با عدالت                            مرخص کن برم سوی ولایت

مرخص کن برم قومار ببینم                        که دیدار را نمانه تا قیامت

لالایی ها

لالایی ها اشعار و آواز هایی است که مادران در کنار گهواره کودکان یا هنگامی که کودکانشان را در روی پا یا آغوش خود خوابانیده اند می خوانند و هدف از خواندن لالایی دادن آرامش به کودکان در هنگان خواب و به خواب رفتن آنان است.

نمونه های لالایی های رایج در تربت جام:

لالا لالا حبیب من به هر دردِ طبیب من                               همی روزای که ما دیدم خدا کرده نصیب من

لالا لالا گل زیره ترا خواب خوش گیره                                  اگر گیره سحر گیره ترا مادر بغل گیره

لالا لالا گل گندم گاز تور کجا بندم                                     به پای خوشه گندم به دیوار تو خرسندم

لالا لالا گل گندم برات گهواره می بندُم                               ای گهواره ر بجنبانن دلِ برّه ر نرنجانن

گویش ها

سرزمین ایران منبع غنی از گویش های متنوع طوایف و اقوام را در خود جای داده است.«شناخت و گردآوری و معرفی آن ها می تواند منابع عظیمی را برای مطالعات زبان شناسی،مردم شناسی و شناخت هرچه بهتر تاریخ و فرهنگ این مرز و بوم فراهم آورد. به ویژه که تحولات سریع و بی وقفه در دنیای امروز،خرده فرهنگ ها و گویش ها را به سرعت از صحنه خارج می سازد. هر قصور و تعللی در گردآوری گویش ها،زیان جبران ناپذیری به تاریخ و فرهنگ مردم وارد می سازد»(شیری،۴۵:۱۳۸۶)

گویش های محلی گنجینه های ارزشمندی از واژه ها و لغات و اصطلاحات هستند که هم به غنای زبان و گویش معیار کمک می کنند و هم می توانند محققان را در شناخت تاریخ و گذشته زبان یاری رسانند.

لهجه از اصطلاحات زبان به شمار می آید که در کاربرد عامه مردم معمولاً با گویش تداخل پیدا می کندو عموماً به گونه ای از زبان که تنها در تلفظ کلمات ، تکیه یا آهنگ با گونه های دیگر تفاوت دارد گفته می شود.

لهجه مردم جام در پایین جام با شهر جام ومنطقه بالا جام اندکی متفاوت است و وقتی شخصی شروع به صحبت می کند برای یک تربت جامی مشخص می شود که او اهل پایین جام است یا بالا جام و یا شهر تربت جام.

امثال، زبانزدها، و کنایه های مردم تربت جام

تمثال و کنایه ها و زبانزدهای رایج در میان هر قوم و ملتی نموداری از ذوق و قریحه آن مردم و نشانه بارزی از صفات روحی و اخلاقی آن قوم به شمار می رود. اغلب مثال ها در قالب سخنان موزون حاوی اندیشه های سودمندی است که از گذشته تا کنون زبان به زبان نقل شده و مسیر تاریخ را در نوردیده است. این مثال ها در گذشته توسط مردمانی خوش ذوق و دارای طبعی لطیف برای تعلیم و تربیت و یا هدایت مردم ساخته و وارد زبان عامه شده است. و در بسیاری اوقات می تواند حاوی بار معنایی بزرگی باشد در عین حالی که شیوه انتقال ساده و قابل فهم برای عموم را در بر دارد.

مردم جام نیز مانند مردمان و اقوام دیگر از این منبع غنی ادب و زبان فارسی بی بهره نمانده اند و سعی بر آن دارند که اغلب کلام خود را با گفتن ضرب المثلی (زبانزدی) و یا کنایه ای به بهترین و کوتاه ترین وجه ممکن به شنونده یا شنوندگان منتقل نمایند.

معمولا در بسیاری از اوقات این مثل ها با پیش مقدمه « از قدیم گفته اند…»،«به قول شاعر…»،«نشنیدی که مِگن…»،«شاعر جای خالی نگذشته….»شروع می شود. بعضی از مثل ها حکایت از طایفه ای خاص دارد و بعضی از مثل ها هم از اقوال شاعران بزرگی چون سعدی،مولانا،حافظ و… در بین مردم جام رواج یافته است.

واژه معنی واژه معنی
زنگیچه آرنج زِرِبالم زیر چادرم
ری کو بفرست سیکا سایه
سِماروق قارچ سیووک سَبُک
سَقِّچ آدامس سِبسک یونجه
سوکردن جدا کردن علف هرز خِنَزِل نوعی بیمارری
خَوَه خوشه دای دیوار
دِستینه النگو دِمَق بی حال- گرفته
تِزَر آغل گوسفندان تلنگ انگور بخش از خوشه انگور
نول نوک صندوق سینه قفسه سینه
فرشتونک پرستو فِراخ شکمو
قُلبَه سوراخ قَبینی سینی
قِلیه قُرمه- سوراخ غُفله تاول

 

نمونه ای از ضرب المثل ها (زبانزدهای) مردم جام

  • نه مُدُم نه مجیّوم مفته مُدُم همنجیوم
  • همدل همدلِ پیدا منه قشاد پشکلر
  • از نوکیسه قرض نکن قرض کردی خرج نکن
  • کلا واز خشکه مِزِنه
  • از کوت کُلُن قوده مِزِنی
  • مور خون دماغ کردی
  • اَمان از خانه داری فونِر مَیاری اُورنَدَری
  • آش یکیر خوردی نخود به نم کن
  • پا سُوک
  • شمشیر از تاجیک بخر سمبه ر از ایماق

 

گویش مردم تربت جام

 

 

کنایات

  • اَو و عرق اور پچچ کرد: خجالت کشیدن
  • از اَو چراغ روشن کردن: دردسر درست کردن
  • چشم چلپک: خیره چشم
  • مو از خمیر کشیدن:حق را پیدا کردن
  • گاو خراس: کنایه از کسی که حیران و سرگردان است
  • اجل سگ که سر برسه نون چوپو ر مخوره: محکوم به مرگ است کسی که به ولی نعمت خود خیانت کند

طب عوام

طب سنتی و طب عوام از سالیان متمادی در این شهر جایگاهی داشته از افراد سرشناسی که با طب سنتی به معالجه بیماران می پرداخت می توان به مرحوم حاجی لطفی اشاره کرد که سالیان دراز با داروهای گیاهی به معالجه بیماران می پرداخت . بعضی هم برای رفع درد و مرض به دعانویس و رمال مراجعه می نمایند و یا برای درآوردن بند کودک به( بند بدرکن) رجوع می نمایند. و یا برای آتل بندی اندام شکسته پیش شکسته بند خانگی می روند.

 

احمد احمدی بزدی(بخش فرهنگ مردم جام)